بررسی و نقد رویکردها به فلسفۀ مدیریت آموزشی در اسلام

نوع مقاله : علمی-تخصصی

نویسنده

معاونت پژوهش

10.22034/em4.2024.100611.1039

چکیده

اسلامی‌سازی علوم، به‌خصوص علوم انسانی از ضرورت‌های جوامع اسلامی در دوران معاصر است. با توجه به این ضرورت، عده‌ای از محققان، در پی آن برآمده‌اند که کار را از اساس شروع کرده، ابتدا فلسفه‌های مضاف اسلامی، ازجمله فلسفۀ مدیریت آموزشی در اسلام را سامان دهند؛ زیرا از آنجا که دیدگاه‌های مختلف راجع به «فلسفه»، «رابطه دین و فلسفه» و «منابع معرفت» وجود دارد، دیدگاه‌های متفاوت، به فلسفۀ مدیریت آموزشی در اسلام به وجود آمده است. سؤال اصلی تحقیق پیش‌رو این است که چه رویکردهایی نسبت به فلسفۀ مدیریت آموزشی در اسلام وجود دارد؟ بررسی و نقد این رویکردها می‌تواند نقاط قوت و ضعف آن‌ها را نشان داده و به ارائه نگاه جامع‌تر منجر شود. در این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی تدوین ‌شده، چهار رویکرد مهم به فلسفۀ مدیریت آموزشی در اسلام موردبررسی و نقد قرار گرفته و درنهایت به این نتیجه رسیده است که اولاً برای تدوین فلسفۀ مدیریت آموزشی در اسلام، باید منبع اصلی آن منابع اسلامی (قرآن، سنت و عقل) باشد؛ ثانیاً از علوم عقلی اسلامی، هم به لحاظ روش و هم به لحاظ محتوا استفاده شایان شود؛ ثالثاً باب تعامل فعال و حقیقت‌جویانه با دیگر مکاتب فکری باز باشد؛ رابعاً با توجه به بین‌رشته‌ای بودن این علم، برای تدوین آن باید گشودگی روش‌شناختی را در پیش گرفت و از دست‌آوردهای معتبر علوم جدید، بهره برد. هرچند که روش اصلی، روش استنتاجی است که در ساماندهی فلسفۀ مدیریت آموزشی، به صورت‌های مختلف می‌توان از آن استفاده نمود.

کلیدواژه‌ها